محمدحسین و فاطمهمحمدحسین و فاطمه، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره

فرزندان صالح

یک روز خوب!

            امروز پنج شنبه بود. عصری بهمراه مامان سمانه و بچه ها رفتیم فروشگاه رفاه برای خرید. با کمک بچه ها کلی خرید کردیم و بعد رفتیم فروشگاه شمیم. اونجا مامان مهربون مشغول انتخاب لباس برای بچه ها شد و بچه ها هم مشغول بازی با وسایلی که برای بازی بچه ها توی فروشگاه گذاشته بودند. بعد از خرید رفتیم پیتزا 20 و شام خوردیم و حدود ساعت 10 بود که رسیدیم خونه.   محمد حسین گفت بابا امروز خیلی خوش گذشت! راست میگه خیلی وقت بود که از این کارا نکرده بودیم!   ...
19 دی 1392

یک روز خرید با بچه ها

امروز مامان برای کاری رفته تهران . بابا رضا هم تصمیم گرفت با بچه ها برای مامان سمانه یک کادو بخره بنابراین با فاطمه رفتیم پیش دبستانی دنبال داداش بعدش رفتیم پاساژ م هستان چند تا مورد رو قیمت گرفتیم ولی جور نشد که بخریم. یکدفعه محمد حسین یک چیز جالب ی پشنهاد داد که برای مامان بخریم. یک دست فنجان! خلاصه چشمتون روز بد نبینه ٥٨ هزار تومن پیاده شدیم. بعدش اومدیم خونه و ساعت ٨ که من رفتم مترو دنبال مامان. بچه ها خوشبحالتون چون مامان براتون کتاب جایزه خریده ! ...
17 دی 1392
1